آموزش بورس و بازار سرمایه

آموزش سرمایه گذاری در بورس

آموزش بورس و بازار سرمایه

آموزش سرمایه گذاری در بورس

این وبلاگ در خصوص آموزش بورس و بازار سرمایه ویژه افرادی می باشد که قصد دارند یک سرمایه گذاری مناسب را شروع کنند.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

چرا مدیریت سرمایه در بورس مهم است

مدیریت سرمایه در بازار های مالی از آن دسته موضوعاتی می باشد که هر سرمایه گذاری قبل از ورود به این بازار آن را بداند و رفته رفته با کسب تجربه، توانایی خود را در این خصوص افزایش دهد.شاید اولین و مهمترین بحثی که در شروع کلاس های آموزشی به افرادی که قصد ورود به بازار سرمایه را دارند و به این بازار به عنوان یک بازار صرفا سود ده نگاه میکنن اینه که، بهشون گفته میشه که وارد بازاری شدید که در اون هم زیان است و هم سود و موفقیتتون در این بازار به عملکرد خودتون بستگی داره و این عملکرد هم می تونه بسته به دانش و میزان فعالیت شخص سرمایه گذار، متفاوت باشه. یعنی فرد می تونه هم زیان داشته باشه و هم سود، اما بحث مورد اهمیت اینه که برایند معاملات باید در نهایت مثبت و رو به بالا باشه و مهم نیست که این  سود آروم آروم در بازار بدست بیاد حالا گاهی در این بین ممکنه شخص متحمل زیان هم بشه اما در نهایت سرمایه گذار به هدف اصلیش که برآیند معاملات هست توجه کنه که با یک آهنگ افزایشی ولو با نرخ رشد پایین همراه باشه. پس هدف اصلی سرمایه گذار فعال در بازارهای مالی باید ابتدا حفظ سرمایه و سپس کسب سود باشه.

معمولا برای تازه واردان به بورس بحث مدیریت سرمایه آنچنان اهمیتی ندارد چرا که تجربه ای از زیان در این بازار نداشته اند. عموما افرادی که تازه وارد بازار بورس میشن؛ به دلیل هیجان موجود تمایل دارن سهمی رو بخرن که قیمتش افزایش پیدا کنه و سریعا سود کنن و از این سود بدست اومده ( هرچند ناچیز) خوشحال می شن و به فکر کسب سود بیشترن و فکر میکنن بازار سرمایه همیشه پر از سوده و زیانی در این بین وجود نداره. اما تجربه ثابت کرده که سودهای ابتدایی ورود به بازار به عنوان دامی هست که بعدها فرد سرمایه گذار را گرفتار خودش می کنه. به همین دلیل در حین آموزش در حوزه دوره های مقدماتی بازار سرمایه عموما سهم هایی به سهم اولی ها پیشنهاد میکنم که از خرید اون سهم زیان کنن (عموما پیشنهاد می شه که سهم اول با پول کم خریداری بشه تا اثرات سود و زیانی زیادی رو سرمایه گذار نداشته باشه و صرفا برای آموزش خرید و فروش و افزایش حساسیت نسبت به بازار باشه) و با واقعیت بازار بیشتر آشنا بشن که بورس همیشه جای سود کردن نیست و زیان هم بخشی از بازار سرمایه هست که باید بهش توجه کرد. اما مهم ترین چیزی که میتونم به تازه وارد ها پیشنهاد کنم اینه که در مرحله اول تمام تمرکزشون رو  در حفظ سرمایه خودشون قرار بدن و به این فکر کنن که در مرحله اول با هدف حفظ سرمایه و سپس افزایش ثروت وارد بازار سرمایه شدند.

 

مدیریت سرمایه

مثالی در خصوص مدیریت سرمایه در بازار بورس

اجازه بدید موضوع مدیریت سرمایه رو با یه مثال ساده و به صورت خودمونی شرح بدم. من با یه سرمایه یک میلیون تومنی و با هدف افزایش این سرمایه وارد بازار شدم و بدون بررسی یه سهمی رو خریدم و هر روز هم به امید بالارفتن قیمت به سهم نگاه میکنم. اما برخلاف انتظار قیمت سهم کاهش پیدا میکنه و این زیان هم روز به روز بیشتر میشه و در نهایت قیمت به یه جایی میرسه که نمیدونم واقعا باید سهم رو بفروشم و یا نگه دارم. قیمت سهم ۱۵ درصد میریزه و من با تمام نا امیدی سهم رو میفروشم و تو خرید اول یه چیزی حدود ۱۵۰ هزار تومن ضرر میکنم. حالا فکر کنید پولی که پس انداز شما بوده و به زحمت جمعش کردید در عرض چند روز دود میشه میره هوا و به شما هم یه فشار عصبی وارد میشه که اصلا این چه بازاریه که توش اومدم و به راحتی با همین پیش زمینه از بازار خارج میشید و دیگه حتی وقتی اسم بازار بورس رو میشنوید تنتون میلرزه که واقعا چرا وارد این بازار شدم. (برای سرمایه های بیشتر هم مقدار زیان به نوبه خودش بیشتره) این یک سناریوی بدبینانه برای شخصی بود که بدون حساب و کتاب و بدون هیچ دانشی وارد بازار بورس شد و در نهایت هم زیان کرد. اما اگر این شخص از ابتدا به این فکر بود که به عنوان هدف اول، حفظ سرمایه رو اولویت قرار بده و به سود فکر نکنه شاید میتونست بررسی بیشتری رو سهم داشته باشه و دچار ضرر نشه.

 

چگونه سرمایه خود را مدیریت کنیم و بهترین بازدهی را داشته باشیم

مدیریت سرمایه میتونه با متنوع کردن دارایی های سرمایه گذاری اتفاق بیفته و به همین دلیل ریسک سرمایه گذاری رو به میزان زیادی کاهش بده، به همین دلیل برای متنوع کردن دارایی ها میتونید در بانک، بورس. سکه ، مسکن سرمایه گذاری کنید. البته سرمایه گذاری در هر یک از بازارهای نامبرده بستگی به میزان ریسک سرمایه گذار نیز دارد. به عنوان مثال ممکن است شما انسان ریسک گریزی باشید و به دنبال بازدهی ثابتی  باشید و به همین دلیل بهتر است پول خود را در بانک و یا اوراق با بازدهی ثابت سرمایه گذاری کنید. حال یک سرمایه گذار ریسک پذیر دارایی خود را در انواع بازارها سرمایه گذاری می کند و انتظار بازدهی متعادلی را هم دارد. حال اگر هدف سرمایه گذار ابتدا حفظ دارایی و سپس کسب بازدهی باشد میتواند به راحتی سرمایه خود را مدیریت کند. در حال حاضر در بازار سرمایه امکان سرمایه کداری در سهام، اوراق با درامد ثابت و سکه وجود دارد و به راحتی و با دریافت کد بورسی میتوان در این بازارها سرمایه گذاری کرد.  

 

مدیریت سرمایه در بورس : مهم ترین اصل موفقیت در معاملات

در کل شاید بتونم بگم که ۵۰ درصد افراد حاضر در بازار سرمایه، حتی به این اصل که ساده ترین اصل دربازار هست توجه نمیکنند و به اصطلاح یک شبه قصد دارند راه صد ساله رو طی کنن و به ثروت زیادی برسن در صورتی که اینطور نیست و این بازار هم مثل هر بازار دیگه ای ریسک های خاص خودش رو داره و نباید از ابتدا با هدف افزایش سرمایه واردش شد.

 پس نکته ای که اینجا مد نظره اینه که اول سرمایتون رو حفظ کنید و بعدا به فکر افزایش ثروت باشید.

 

مختصری از کتاب ” سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار “

تالیف” مهدی افضلیان

خرید آنلاین کتاب 

  • ایمان احمدیان
  • ۰
  • ۰

طراحی سیستم معاملاتی : نیاز هر سرمایه گذار در بازارهای مالی

طراحی سیستم معاملاتی مناسب شاید یکی از بزرگترین دغدغه های سرمایه گذاران در بازار سرمایه به حساب آید و نکته جالب این است که بسیاری از سرمایه گذاران اصلا به این موضوع توجهی ندارند و شاید یکی از دلایل از دست دادن سرمایه در بورس صرفا به همین موضوع ختم شود.

یکی از الزامات معامله گری در بازار سرمایه اینه که شخص معامله گر دارای یک سیستم معاملاتی مناسب و مکتوب در بازار باشه و بر اساس اون سیستم معاملاتی، معاملاتش رو تنظیم کنه. عدم طراحی سیستم معاملاتی مناسب در بازار شبیه اینه که بدون اینکه شنا بلد باشید برید در یه جای عمیق شنا کنید. در این حالت احتمال از بین رفتن تقریبا ۱۰۰% هست. در بازار های مالی هم سرمایه گذار بدون طراحی یک سیستم معاملاتی مناسب قادر به حفظ سرمایش تو بازار نیست و هیجان بازار هم طوریه که ممکنه کل سرمایش رو به راحتی از دست بده. سیستم معاملاتی میتونه به کار سرمایه گذار نظم بده و جلوی هر عامل منفی اثرگذار در روحیه سرمایه گذار رو بگیره و به همین جهت معامله گر میتونه بدون استرس و هیجان تو بازار معامله کنه و در واقع با پیش آمدن هر وضعیتی بدونه که قدم بعدی چیه و باید چیکار کنه. پس طراحی سیستم معاملاتی به عنوان یک نیاز است و برای هر سرمایه گذاری لازم و ضروری می باشد.

 

طراحی سیستم معاملاتی

 

 

مراحل طراحی سیستم معاملاتی

 

مرحله اول: بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید.

اولین مرحله در طراحی سیستم معاملاتی انتخاب بازه زمانی برای معامله است. بازه زمانی به کار رفته در نرم افزار های تحلیل تکنیکال بین ۱۵دقیقه تا ۱ ماه هست و هر معامله گری هم میتونه بستگی به تجربه ای که تو بازار داره و یا جنس معاملاتش (اینکه معامله گر ترجیح نمیده کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت معامله کنه)، یکی از بازه های زمانی رو به دلخواه انتخاب کنه. به عنوان مثال تحلیلگری که رو نمودارهای هفتگی کار میکنه نمیتونه طول مدت سرمایه گذاریش رو یک ماهه در نظر بگیره و کوتاه مدت معامله کنه و به همین دلیل هم نیاز نیست که هر روز بره سایت های بورسی رو چک کنه و ببینه قیمت سهمش چنده و بازار در مورد اون سهم چی میگه. پس اولین قدم اینه که شخص بازه زمانی سرمایه گذاری رو تعیین کنه.

مرحله دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید.

مرحله دوم در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تشخیص شروع روند است.به نظر من تشخیص شروع یک روند کار نسبتا سختیه و صرفا با ابزارهایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشه نمیشه شروع روند رو حدس زد. البته تو بحث امواج الیوت و شمارش موج ها میشه انتهای موج ۵ رو همراه با مشاهده واگرایی ها تشخیص داد ولی ممکنه خطاهایی هم داشته باشه و از طرفی زمان زیادی هم برای شروع روند صرف بشه. پس بهتره که با همون شرایط رایجی که در خصوص تشکیل روند در بازار وجود داره (در روند صعودی: سقف ها بالاتر و کف ها بالاتر و در روند نزولی: سقف ها پایین تر و کف ها پایین تر) شروع روند رو حدس بزنیم. بزارید یه نکته رو در خصوص روند بگم. در کل دیدگاه معامله گرا مبنی بر اینکه یه روند غالب در بازار وجود داره موجب ایجاد نظم در معاملات میشه و همین هم موجب معاملات موفقتری در بازار می شه و در نهایت هم از معاملات هیجانی و استرس زا هم دوریم. البته در تشخیص شروع روند ممکنه قیمت ها بالاتر بره ولی روند تایید میشه و آدم با خیال راحت تری میتونه سهم رو بخره چون تشخیص یک روند شروع کار هست و بعد از اون باید قدم های بعدی برداشته بشه.

مرحله سوم: نسبت ریسک و ریوارد خود را تعیین کنید:

مرحله سوم در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تعیین R/R درمعاملات است در مبحث ریسک به ریوارد توضیح دادیم که سرمایه گذار با چه نسبتی از حد سود و ضرر قادره یه معامله موفق در بازار داشته باشه. در بحث طراحی سیستم های معاملاتی هم باید میزان ریسک معامله ای که قراره توش بریم رو تعیین کنیم. حالا این میزان ریسک میتونه درصدی از حجم پول سرمایه گذاری باشه (دیدگاه عامیانه در بین سرمایه گذاران در خصوص تعیین میزان ریسک) و یا بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R باشه. به عبارت دیگه سرمایه گذار باید بدونه که با رسیدن به حد ضرر، قراره چه تصمیمی برای سرمایه گذاری بگیره و این موضوع رو از قبل به صورت مکتوب داشته باشه.

 

طراحی سیستم معاملاتی

 

مرحله چهارم: مقدار سرمایه ای که قصد ورود به سهم را دارید تعیین کنید:

چهارمین مرحله در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تعیین مقدار سرمایه لازم برای ورود به سهم است. در این مرحله لازمه تعیین کنیم که چه میزان سرمایه ای رو باید وارد سهم کنیم و از خودمون بپرسیم که قراره خرید رو یکباره انجام بدیم و یا برای اون هم برنامه ریزی داشته باشیم. یعنی خرید پله ای با معیار های موجود داشته باشیم و یا از روش های دیگه ای استفاده کنیم. یه نکته رو در این خصوص بهتون یادآور میشم که در خرید پله ای حتما پتانسل های سهم رو هم مد نظر داشته باشید و بعد از اون میانگین قیمت خرید خودتون رو کاهش بدید. چون حس زیان گریزی موجب میشه که چون دوست ندارید زیان شناسایی کنید دست به خرید های مجدد میزنید در صورتی که اون سهم اصلا سهم خوبی نیست و حساسیت بی مورد رو اون سهم دارید.

 

مرحله پنجم: نقاط ورود و خروجتان را مشخص کنید.

بعد از اینکه چهار مرحله اول رو با موفقیت پشت سر گذاشتید باید قادر به تشخیص محدوده مناسب برای ورود به سهم باشین. عموما افرادی که درگیر بازارند نقاط ورود به سهم رو با اندیکاتورها تعیین میکنن هر کسی هم به نوع خودش از یه ابزاری استفاده میکنه و به همین دلیل هم عموما فصل مشترکی بین همه سرمایه گذارا در تعیین نقطه ورود مناسب وجود نداره. به نظر من تعیین یه نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفا با این روش صورت باشه و معامله گر در کنار این ابزارها باید روند حرکتی سهم و رفتار خریدارا و فروشنده ها رو هم در نظر گرفته و سپس تاییدی برای خرید سهم بگیره. اینجاست که میشه یک نقطه بهینه برای خرید سهم رو تشخیص داد. برای تعیین قیمت فروش هم میتونیم از مقاومت های استاتیک و داینامیک تو بازار استفاده کنیم. یعنی هر زمانی با یه مقاومت رو به رو هستیم ببینیم شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت هست و سپس تصمیم درست رو بگیریم. عده ای هم هستند که در این شرایط خروج پله ای رو در نظر میگیرند تا بتونن حداکثر سود رو ببرند و از طرفی ریسک خودشون رو هم کاهش بدن و عده ای هم از تریل کردن استفاده میکنند.

 

مرحله ششم: از سیستمتان استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید.

آخرین مرحله از طراحی یک سیستم معاملاتی تست سیستم می باشد. در این مرحله عملیات سیستم رو مکتوب کنین و طبق اصول و ضوابطی که تعیین کردید جلو برید و هیچ وقت سعی نکنید اصول رو زیر پا بگذارید. سیستم معاملاتی که طراحی کردین رو چند بار تست کنید و هر بار سعی کنید که اون رو بهینه کرده و کارایی رو بالا ببرین. برای تست سریع تر هم میتونید از دیتاهای چند ماه گذشته استفاده کنید و فکر کنید که به صورت واقعی دارید معامله انجام میدین. به همین ترتییب قادرید سیستمی که طراحی کردید رو جلوتر تست بگیرید و مشکلاتی که داره رو تشخیص بدین و سیستم معاملاتیتون رو تقویت کنید.

 

مختصری از کتاب ” سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار”

تالیف” مهدی افضلیان

خرید کتاب به صورت آنلاین خرید آنلاین کتاب 

—————————————————————————————–

شاید علاقمند باشید این مقالات را هم مطالعه کنید.

چگونه در یک سهم نوسان گیری کنیم

نکته های معامله گری در بازار سرمایه

چرا حمایت های تکنیکالی درست عمل نمیکند.

  • ایمان احمدیان
  • ۰
  • ۰

روانشناسی بورس : اصول معامله گری در بورس

رفتار شناسی و روانشناسی بورس از جمله اصولی می باشد که هر سرمایه گذاری باید در طول دوره معامله گری خود آن را رعایت کند. افرادی که در بازار سرمایه معامله میکنند همواره باید یک سری شعارهای معاملاتی را مد نظر داشته باشند و آن را در تمامی معاملات خود لحاظ کنند. این مسائل بیشتر برای افرادی که تازه وارد بازار سرمایه شدن میتونه مثل یادگیری حروف الفبا باشه که با تمرین بیشتر و کسب تجربه به مرور زمان، موضوعات میتونه ملکه ذهنشون بشه و اصول و ضوابط مربوط به معاملاتشون رو بر این اساس تنظیم کنن اما برای افرادی که چند ساله تو بورس فعالیت میکنن شاید رعایت  و به کارگیری این موارد سخت تر باشه چون هنوز ترجیح میدن که به صورت سنتی و طبق اصول و روش های مربوط به خودشون معامله کنن.

به عنوان مثال شاید قدیمی های بازار سرمایه اصول مربوط به مدیریت سرمایه در خرید سهمی رو رعایت نکنن و یا هیچ استراتژی معاملاتی و برنامه ای برای نداشته باشن و عمدتا هم به ترس و طمع و هیجان در بازار دچار بشن. حد ضررها رو رعایت نکن و به امید اینکه بالاخره قیمت بالاتر میاد، وارد باتلاق ضرر بشن و یا عواملی از این دست که به راحتی میتونه سرمایه هر سرمایه گذاری چه خرد و چه کلان رو از بین ببره.

 

روانشناسی بورس

پس هر فرد سرمایه گذاری برای فعالیت در بازار سرمایه باید یه سری شعار رو سرلوحه کار خودش قرار بده تا بتونه موفق عمل کنه. البته نوع شعار به استراتژی و روحیه هر شخص بستگی داره ولی بودنش همیشه خوبه و نباید به سادگی ازش رد شد.

 روانشناسی بورس

شعارهای معاملاتی در مباحث روانشناسی بورس

  • فکر اینکه بازار سرمایه، بازار سودهای بادآورده است را از سرم بیرون میکنم.

  • از اصل سرمایه خود محافظت میکنم.

  • همواره برای فعالیت در بازارهای مالی به دنبال آموزش هستم.

  • صبور هستم و به آن پایبند میمانم.

  • حد ضرر را رعایت میکنم و وارد باتلاق ضرر نمی شوم.

  • مدیریت سرمایه را در معاملاتم به کار میبرم.

  • سیستم معاملاتی خاص خود را دارم و بر مبنای آن استراتزی خود را تنظیم میکنم.

روانشناسی بورس

در بحث روانشناسی بازار بورس خود من هم گاهی اوقات به دلیل هیجان موجود در بازار ممکنه یه سری از این اصول رو رعایت نکنم اما بارها یادمه هر وقت خواستم سهمی رو صرفا به دلیل هیجان یکباره ای که در بازار به وجود اومد بخرم، حتی الامکان سعی کردم که این کارو نکنم و حتما قبل از خرید یه بررسی رو سهم داشته باشم و بعد در موردش تصمیم بگیرم یعنی تونستم یه جورایی این موضوع رو در خودم مدیریت کنم. ( البته گاهی اوقات هم اسیر هیجان شدم و هیچ وقت هم شانس با من نبود و هر سهمی رو به این صورت خریدم مجبور شدم با ضرر بفروشم اما دفعاتش زیاد نبود ولی همین ضرر هم برام یه درس شد) در این بین ممکن بود گاهی اوقات من سهم رو نخرم و سهم هم روند صعودی بگیره اما ناراحت نشدم و از کار خودم راضی بودم چون چند تا شعار و یه هدف در ذهن داشتم و خوشحال بودم که میتونستم رو اهدافم که اول حفظ سرمایه و سپس کسب سود تو بازار بود؛ بایستم.

یه مثال در این خصوص بگم که خالی از لطف نیست:

اواخر سالهای دهه ۱۹۹۰ در دوره ثروت و موفقیت، وارن بافت از سرمایه گذاری روی سهام شرکتهای اینترنتی خودداری کرد. آن زمان در اواخر ۶۰ سالگی اش بود و سرمایه گذاران همه جا اسمش را گذاشته بودند” کهنه پرست پیر غیرقابل تحملبعد، حباب شرکتهای اینترنتی ترکید و همه به او گفتند” نابغه.

وقتی از او پرسیدند چرا در سهام شرکتهای اینترنتی سرمایه گذاری نکرده است، با انگشت شست و اشاره اش یک دایره کشید و چیزی شبیه این گفت: “این را می بینی؟ این دایره قابلیتهای من است. اگر موقعیتی در این دایره نباشد، در آن سرمایه گذاری نمی کنم. این طور نیست که در مورد شرکتهای خوبی که موقعیتهای خوبی در زمینه اینترنت به وجود آورده اند، فکر نکرده باشم؛ ولی فقط در دایره قابلیتهای من قرار نمی گیرند.

روانشناسی بورس

پس بهتره که ما هم همواره به این شعارها پایبند باشیم چرا که به وضوح میتونیم اثرات اون رو در بازار سرمایه و سرمایه گذاریمون ببینیم. هممون خیلی از افرادی رو میشناسیم که یک شبه پولدار شدن ولی به راحتی هم این پول رو از دست دادن و این وضعیت نه تنها برای افراد عادی به وجود اومده، بلکه برای افرادی هم اتفاق افتاده که بعدا لقب اسطوره بورسی رو بهش دادن و اگر به تاریخچه افراد موفق در بازارهای مالی مراجعه کنید

به کرات شاهد این موضوع هستین. پس بهتره که همواره به اصولی که داریم پایبند باشیم و از اون اصول هم سرپیچی نکنیم.

 

 شاید علاقمند باشید این مقالات را هم مطالعه کنید

تابلو خوانی بازار در تشخیص قدرت خریدار و فروشنده

روانشناسی بورس و عوامل موثر بر رفتار معامله گران

  • ایمان احمدیان
  • ۰
  • ۰

آموزش تحلیل بنیادی در بازار سرمایه

آموزش تحلیل بنیادی و استفاده از آن در خرید سهام شرکت ها یکی از روش هایی می باشد که سرمایه گذاران در حال حاضر از آن استفاده میکنند. سرمایه گذاران با استفاده از فاکتورهایی مانند فروش شرکت، بهای تمام شده و درآمدهای عملیاتی و غیر عملیاتی شرکت تشخیص میدهند که یک شرکت به چه میزان قادر است سود سازی داشته باشد و بعد از تحلیل به یک برآورد کلی از سود شرکت دست پیدا میکنند و سپس با استفاده از روش های مختلف ارزش گذاری به یک قیمت مناسب برای شرکت میرسند و در صورتی که قیمت بازار از ارزش برآوردی سهم کمتر باشد اقدام به خرید و در صورتی که قیمت بازار از قیمت براوردی سهم بیشتر باشد اقدام به فروش سهم می کنند و یا از خرید آن صرف نظر میکنند. در ادامه برخی از روش های ارزش گذاری سهم را خدمتتان عنوان میکنم که میتواند کمک بسیاری زیادی در خرید سهام شرکت ها داشته باشد. البته توضیح کامل آن در کلاس آموزش بورس ویژه تحلیل بنیادی آموزش داده می شود.

 

نسبت P/E چیست

یکی از رایج ترین روش های ارزش گذاری در تحلیل بنیادی استفاده از نسبت p/e می باشد که در بین سرمایه گذاران از محبوبین بالایی برخوردار است. در این بخش سعی میکنیم در خصوص ارزش گذاری با استفاده از p/e توضیحاتی را دهیم.

 در آموزش تحلیل بنیادی نسبت P/E بیانگر این است که قیمت سهام شرکت در حال حاضر چند برابر آخرین سود تحلیلی آن شرکت است یا به عبارت دیگر اگر شرکت هر سال تمام سود محقق شده خود را در مجمع تقسیم کند چند سال طول می کشد تا این رقم به قیمت فعلی سهام شرکت برسد. به عنوان مثال اگر نسبت p/e شرکتی برابر ۳۰ باشد یعنی سرمایه گذار حاضر است به ازای ۱ ریال سود شرکت ۳۰ ریال پرداخت کند. حال اگر این نسبت برابر۵۰ باشد نشان دهنده این است که سرمایه گذار حاضر است به ازای هر ۱ ریال سود شرکت ۵۰ ریال پرداخت کند. حال به نظر شما ریسک سرمایه گذاری در کدامیک از حالت ها بیشتر است؟؟؟

 

آموزش تحلیل بنیادی

 

در ارزش گذاری شرکت با استفاده از P/E ، نسبت P/E هر سهم در واقع انتظار سرمایه گذار از چشم انداز آینده شرکت برای رشد و توسعه می باشد. به عنوان مثال اگر شرکتی چشم انداز مناسبی برای آینده داشته باشد سرمایه گذاران حاضر به خرید سهام شرکت می باشند. نسبت p/e معمولا نشان دهنده نظر سرمایه گذاران بازار درباره شرکت می باشد و عموما برای شرکت های خوب و رو به رشد مقدار بالاتر و نشان دهنده این است که بازار به این شرکت ها خوش بین است و بر این باور است که شرکت توانایی رشد سود یا افزایش قیمت سهام را دارد. به همین طریق شرکت هایی که بازار دید مثبتی به آنها ندارد عموما نسبت P/E پایینی دارند زیرا بازار به رشد سود آوری این شرکت ها یا افزایش قیمت سهام آن ها در آینده بدبین است. اما سوال اینجاست که نسبت P/E یک شرکت بر اساس چه چیزی تعیین می شود. برای تعیین نسبت P/E در بازار سرمایه ابتدا باید نسبت نرخ بازده بدون ریسک ( سرمایه گذاری در بانک) را بررسی کرد. فرض کنید نرخ سود بانکی ۲۰ درصد باشد. یعنی اگر شما یک میلیون تومان پول را در بانک سرمایه گذاری کنید تقریبا ۵ سال طول میکشد که به اصل سرمایه خود برسید. پس در این حالت P/E بانک برابر ۵ می باشد. بنابراین زمانی که قصد داریم P/E بانک ها را مورد بررسی قرار دهیم از این نسبت و مقایسه آن با بانک استفاده میکنیم.

 

آموزش تحلیل بنیادی و ارزش گذاری شرکت با استفاده از p/e

یکی از روش های ارزش گذاری شرکت های بورسی که بسیار در بین سرمایه گذاران رایج است استفاده از نسبت P/E می باشد. حال برای محاسبه قیمت تحلیلی سهم باید دو عامل را مورد بررسی قرار داد که یکی سود تحلیلی هم سهم و دیگر P/E تحلیلی می باشد. سود تحلیلی هر سهم سودی می باشد که سرمایه گذار با استفاده از صورت های سود و زیان شرکت برآورد میکند. به فرمول زیر توجه کنید.

آموزش تحلیل بنیادی

همانطور که در شکل بالا مشاهده میکنید در تحلیل بنیادی و ارزش گذاری شرکت ها به این روش باید سود تحلیلی شرکت مورد نظر را برآورد کنید و سپس آن را در P/E تحلیلی ضرب کرد تا ارزش شرکت به دست آید. حال در مرحله اول به سراغ سود تحلیلی شرکت می رویم. برای بدست اوردن سود تحلیلی شرکت سرمایه گذار باید به مباحث تحلیلی بنیادی شرکت ها مسلط باشد تا بتواند با بررسی صورت های سود و زیان شرکت قادر به برآورد فروش، بهای تمام شده و درآمد حاصل از سرمایه گذاری ها گردد تا بر اساس آن بتواند سود شرکت را برآورد کند. حال سرمایه گذار سود برآورد شده از طریق تحلیل بنیادی را باید در یک P/E ضرب کند تا بتواند ارزش هر سهم شرکت را بدست آورد. البته برخی از سرمایه گذاران با استفاده از حاشیه سود خالص و حاشیه سود ناخالص به یک برآورد کلی از سود شرکت دست پیدا میکنند که آن هم باید در p/e شرکت ضرب شود.

 

انواع P/E در ارزش گذاری شرکت ها

در ارزش گذاری شرکت ها سرمایه گذاران از P/E های مختلفی استفاده میکنند که در این قسمت در خصوص برخی از آن توضیح میدهیم.

 

ارزش گذاری شرکت با P/E تاریخی : فرض کنید سود هر سهم شرکتی ۱۰۰ تومان و قیمت سهم ۸۰۰ تومان باشد. در این حالت سهم با P/E=8 در بازار معامله می شود. حال فرض کنید سود تحلیلی هر سهم در سال آینده ۲۰۰ تومان برآورد شود و قیمت سهم در بازار در محدوده ۱۶۰۰ تومان باشد. در این حالت باز هم سهم با P/E=8 معامله می شود و این روند را برای چند سال داشته باشیم. این نشان میدهد که سهم همیشه تمایل دارد در محدوده P/E تاریخی خود معامله شود. حال با فرض تغییرات سود شرکت باز هم محدوده معاملاتی سهم در محدوده P/E تاریخی خود خواهد بود؛ یعنی اگر برآورد سود شرکت برای سال آینده ۳۰۰ تومان باشد باز هم سهم با p/e=8 در بازار و با ارزش ۲۴۰۰ تومان معامله خواهد شد. البته این موضوع را هم مد نظر داشته باشید در صورتی که روند سود سازی شرکت به کلی تعییر کند و شاهد رشد فروش شرکت و افزایش سود آن به مرور زمان باشیم شرکت از p/eتاریخی به p/e رشدی تغییر خواهد کرد.

 

ارزش گذاری شرکت با P/E میانگین بازار : بسیاری از شرکت هایی که در بازار سرمایه معامله می شوند همواره با p/e میانگین p/e بدون ریسک بازار معامله می شوند. برای بسیاری از شرکت های پتروشیمی و فلزات اساسی که در بازار معامله می شوند شاهد این موضوع هستیم. از طرفی نکته دیگری که در این خصوص وجود دارد این است که بسیاری از شرکت هایی که در گروه فلزی و پتروشیمی در حال معامله می باشد روند سود آنها در طی سالیان مختلف با درصد کمی کاهش و یا افزایش پیدا میکند و از آنجا که سرمایه گذار چشم انداز مناسبی برای سهام این شرکت ها متصور نیست به آن p/e بالایی نمیدهد. به عنوان مثال فرض کنید که سود یک شرکت پتروشیمی در سال ۹۴ برابر ۲۰۰ تومان، در سال ۹۵ برابر با ۲۱۰ تومان، در سال ۹۶ برابر ۱۹۵ تومان و در سال۹۷ برابر با ۲۲۰ تومان باشد. همانطور که مشاهده میکنید در سود شرکت در طی چند سال گذشته تغییرات زیادی وجود نداشته است و به همین دلیل سرمایه گذار در وضعیت فعلی چشم انداز مناسبی از افزایش سود شرکت ندارد و به همین دلیل تمایلی ندارد که p/e بالایی به شرکت بدهد و میتوان گفت که p/e سهم در ارزش گذاری به اندازه p/e بدون ریسک بازار یعنی معادل ۵ با فرض سود ۲۰ درصد بانکی خواهد بود. یعنی اگر سرمایه گذار برای سال جاری برآورد کند که سود تحلیلی شرکت ۲۳۰ تومان است باید آن را در p/e تحلیلی معادل ۵ ضرب کند و بدین صورت ارزش شرکت ۱۱۵۰ تومان خواهد شد.

 

 

ارزش گذاری شرکت با P/E رشدی : شرکت های رشدی به شرکت هایی گفته می شود که سود آن در طی بازه های زمانی مختلف افرایش می یابد. فرض کنید شرکتی در گزارش ۳ ماهه خود سود ۳۰ تومانی و در گزارش ۶ ماهه خود سود ۷۵ تومانی و در گزارش ۹ ماهه خود سود ۱۱۰ تومانی آنهم به صورت عملیاتی بسازد. با نگاهی به فروش شرکت میتوان به این نتیجه رسید که مقدار فروش شرکت افزایش یافته است و میتوان انتظار افزایش بیشتر آن را در آینده نیز داشت. از آنجایی که فروش مقداری شرکت در حال افزایش است میتوان به این نتیجه رسید که شرکت چشم انداز مناسبی در آینده دارد. حال افرایش مقداری فروش می تواند به دلیل پیدا کردن بازار جدید و همگام با آن افزایش ظرفیت تولید و یا حتی طرح های توسعه ای شرکت باشد. با در نظر گرفتن این موضوعات سرمایه گذار چشم انداز مناسبی برای شرکت در نظر می گیرد و به همین دلیل p/e سهم همگام با افزایش تقاضا برای خرید سهم افزایش می یابد. خب حال باید بدانید که چرا شرکتی که قبلا با p/e=6 در بازار معامله می شود در حال حاضر با p/e=10 در بازار معامله می شود. البته این نکته را هم مد نظر داشته باشید که شرکت هایی که در آن سفته بازی توسط عده ای اتفاق می افتد p/e آن به شدت افزایش می یابد و اگر همراه با افزایش قیمت شاهد تفییر خاصی در گزارش های بنیادی نباشیم شاهد کاهش p/e سهم بعد از رشد قیمت اخیر و خارج شدن سفته بازان از سهم خواهیم بود.

 

پیشنهاد می شود مقالات زیر را هم مطالعه کنید.

صندوق طلا در بورس : ابزاری برای خرید و فروش طلا

خرید صندوق سرمایه گذاری مشترک : چه عواملی را در خرید صندوق ها مد نظر قرار دهیم

خرید کتاب های بورسی

  • ایمان احمدیان